کلا ۱.۲ دهم درصد تفاوت هست بین ما
چند وقت پیش در اینستاگرام به صورت اتفاقی با کلیپی که در ادامه قرار میدم، به شدت به فکر فرو رفتم. پسر بچهای در مورد وجود یا عدم وجود موجودات فضایی صحبت میکرد. گوینده پشت دوربین معتقد بود که موجودات فضایی وجود ندارن وگرنه با ما ارتباط میگرفتن. پسر بچه به عظمت و بی نهایتی جهان و کهکشانها اشاره میکنه و اشاره میکنه که حداقل هزار سیاره شبیه به زمین توی این میلیارها میلیارد سیاره و ستاره و ماههای موجود در جهان رو میشه تصور کرد که وجود داره. اما گوینده پشت دوربین قبول نمیکنه و این موضوع رو مطرح میکنه که خب اگر موجودات فضایی وجود دارن چرا با ما ارتباط نمیگیرن؟
جوابی که پسر بچه میده خیلی جالبه و من رو ماههاست که به فکر فرو برده. میگه نزدیکترین DNA به ما شامپانزهها هستن و جالب اینجاست که بدونین DNA شامپانزهها تنها ۱.۲ دهم درصد با ما تفاوت داره ولی همین ۱.۲ دهم درصد باعث شده ما ماشین بسازیم، کامپیوتر بسازیم، بریم فضا و هواپیما و جنگنده بسازیم و در حقیقت کدوم یک از ما میخوام با یک شامپانزه ارتباط بگیریم؟!! و اینجاست که میگه اگه موجوداتی باشن که فقط ۱.۲ دهم درصد DNA متفاوتی با ما داشته باشن، اون وقت ما برای اونها مثل شامپانزه میمونیم.
این پسر که در تصویر بالا میبینید، آرش آمرزش هست، پسر بچهی نابغهی ایرانی که این حرفها رو زده و این نگاه رو به دنیا داره و ویدیو اصلی و طولانیتر کلیپ بالا رو میتونین در این پست از صفحهی اینستاگرامش، ببینید. اما بعد از دیدن این ویدیو، این فکر در ذهنم شکل گرفت که چقدر در تحلیل اتفاقات و موضوعات دنیای واقعی و زندگی ما، این اصل که آرش آمرزش گفت، صادق و تاثیرگذاره.
اصل ۱.۲ دهم درصد یا اصل شامپانزه 🐵
برای اینکه راحتتر به این اصل اشاره کنم، اسم این اصل رو اصل شامپانزه یا ۱.۲ دهم درصد میذارم، به نظرم خیلی از موضوعات در جهان و زندگی ما با همین اصل تفاوت اندک اما بسیار مهم کار میکنن. به این معنا که به عنوان مثال من هم دانش آموز هستم و دوستم آرش هم یک دانش آموز هست. هر دو به مدرسه میریم و هر دو تلاش میکنیم اما آرش یک کوچولو محیط بهتری داره، یا یک کتاب آموزشی بهتر داره، یا یک کم تمرکزش بیشتره توی درس خوندن یا یک کم در کلاس بیشتر دقت میکنه و یک کمهای خیلی زیاد که ما خیلی راحت ازشون میگذریم و در نهایت کار من یک شاگرد معمولی با معدل ۱۷ میشم و آرش شاگرد اول کلاس با معدل ۱۹.۵ میشه.
تفاوت ما فقط ۱.۲ دهم درصد هست اما من برای آرش در نهایت یک شامپانزه خواهم بود (نکته: لطفا استفاده از کلمه شامپانزه رو به عنوان توهین تلقی نکنین).
تصور اشتباه در زندگی ❌
یکی از خطرناکترین اشتباهات در زندگی به نظرم این تصور هست که شما کارهای به نظر کوچک رو به اشتباه بی اهمیت بدونین در صورتی که اونها خیلی مهم هستن. مثلا خیلی از مواقع شده که با خودمون بگیم که یک ساعت درس خوندن یا دورهی یک صفحه از کتاب یا اگه بخوام در مورد وبلاگنویسی مثال بزنم، یک پست در هفته یا یک کامنت گذاشتن چه اهمیتی مگه داره؟!!
بذارین این موضوع رو یک کمی بازتر کنم. شما با یک ساعت درس خوندن در روز از فردی که هیچی نمیخونه یک دنیا فاصله دارین. میدونین چه درسی دارین، چه سر فصلهایی دارین، احتمال داره بیشتر بخونین و حتی درس رو پاس کنین اما کسی که چیزی نخونده عملا چیزی از درس و کتاب نمیدونه و تنها امیدش روزنهی تقلب سر جلسه امتحان هست و یا شاید فکر کنین مگه یک کامنت چیه که برای یک وبلاگ ارسال کنم اما همون کامنت ممکنه جان یک وبلاگ و ادامه نوشتن یک وبلاگنویس رو نجات بده و بسازه (کسی که در این فکر بود که وبلاگش رو رها کنه و دیگه ننویسه) یا شاید فکر کنین که تنها یک پست در هفته چه فایده داره و چه کسی میخونه اما همون یک پست در هفتهی شما ممکنه باعث بشه دروازهی جدیدی برای حتی یک نفر از مخاطبین وبلاگتون باز بشه و شاید باعث بشه وبلاگنویسها و هم وبلاگیهای شما این حس رو پیدا کنن که اونها هم باید بنویسن و حرکت کنن.
نتیجهگیری ✅
مراقب کارهای به نظر کوچک اما خیلی مهم باشین، چون همین الان و همین لحظه ممکنه ازشون غافل باشید و مثل خیلی از مواقع شامل اصل شامپانزه بشیم و کلی فاصله با چیزی که میتونستیم باشیم، پیدا کنیم.
🎒 از کارهای کوچیک اما مهم خودتون در کامنتها برامون بنویسین تا از تجربه هم بیشتر استفاده کنیم. 🌱

