برک ۱۱ خرداد - ما برایند محیطمان هستیم
تا حالا به این موضوع دقت کردین که اگه یک نوزاد در ژاپن به دنیا بیاد اما با هواپیما بیاریمش ایران، بعد ۱۰ سالگی بر گردونیم به ژاپن، دیگه اون بچهی ژاپنی، به جز فارسی به احتمال زیاد نمیتونه به زبان دیگری صحبت بکنه؟! یک کم صبر کنین و دقت کنین، اون بچه چون توی محیط و جو ایران زندگی کرده و چون همه فارسی صحبت میکنن، این هم همون رو یاد میگیره و این یکی از ویژگیهای مهم ما انسانها هست.
ما به شدت تحت تاثیر محیط هستیم. اگر شما در یک محیط ناراحت کننده با آدمهای اعصاب خورد کن هستین، شما تبدیل میشین به یک آدم کم تحمل و عصبی و اگه توی محیط آرومی باشین، به احتمال زیاد یک آدم ریلکس میشین. اما این اتفاقات تا سن حدودا ۱۴ سالگی جزوی از طبیعت ماست، از ۱۴ به بعد یک کم به این فکر میکنیم که من از این خوشم نمیاد، من از این راه متفاوت میخوام برم ولی در ناخودآگاه خودمون همون ویژگیهای ذاتی خودمون رو داریم، ما انسانها موجوداتی تقلیدگر هستیم.
یک مثال مدرسهای
تصور کنین شما توی یک مدرسه دولتی معمولی درس میخونین و دانش آموزا زیاد در بند درس نیستن و اونهایی هم که هستن هم با شما فاصلهی زیادی دارن. شما سال اول متوسطه متوجه این فاصله میشین و سعی میکنین خودتون رو به اون افراد برسونین، تلاش و تلاش و تلاش تا به اون قله برسین و حالا به پایین نگاه میکنین میبینین که چقدر من درسم خوبه و بهترین دانش آموز من هستم.
همین که به سال آخر رسیدین و وقت دادن امتحان نهایی میرسه، با اعتماد به نفس وارد محیط جدیدی میشین به اسم رقابت هماهنگ کشوری و یک دفعه میبینین که اون امتحانات و درسهایی که میخوندین مثل زنگ تفریح برای بچههای تیزهوشان بود یک فاصله عجیب و غریب با قله رو درک میکنین و میبینین که در آخر شما بهترین دانش آموز عادی و رو به ضعیف مدرسه خودتون فقط بودین و خودتون اصلا فکرش رو نمیکردین چرا که کتابهای درسی که همه یکسان هستن.
مشکل مسئله کجاست؟
آدمی میتونه توی دنیای خودش باشه و از آنچه که هست لذت ببره و کاری به بقیه دنیا نداشته باشه اما این زمانی شدنی هست که شما خودتون رو خوب شناخته باشین و خواسته واقعی و وجودی خودتون رو کشف کرده باشین و وقتی با چیز جدیدی روبرو شدین، از خود بی خود نشین یا دپرس و غمگین نشین که من چقدر عقب افتادم یا ضعیف هستم.
اما در واقعیت اکثرا اینطور نیست. ما چون محصول محیطمون هستیم، بعد از ۱۴ سالگی با رویاها و خواستههایی مواجه میشیم که در کتابها و رسانههای دیجیتال میبینیم و این رویاها با پایههای واقعیت ما همخوانی ندارن، مثل اینه که یک خونه چندین تنی رو روی یک ۴ پایه بخوایم سوار کنیم که وقتی این اتفاق میوفته، اون چهارپایه میشکنه و ما میگم که طرف دپرس شده.
نتیجه و راه حل
زندگی بدون رویا زیبا نیست و رویاپردازی صرف در دنیای واقعی هم عملی نیست. راهکار اینه که بدونیم چی میخوایم و بدونیم چی هستیم و جای خالی وسط این دوتا رو مرحله به مرحله تقسیم کنیم و از یک چیز کوچیک شروع کنیم تا در انتها یک محصول خام از محیطمون فقط نباشیم.
حق معنوی تصویر اصلی: Photo by Lindsay Henwood on Unsplash
حق معنوی تصول میانی: Photo by Leo_Visions on Unsplash