کریسمس هم روز خوبی بود!
امروز صبح که بیدار شدم، پشت پردهی پنجرهام صحنهی جالبی رو دیدم. ماشینهایی که یخ بسته بودن و برف روی اونها نشسته بود. زمین تقریبا سفید شده بود دریغ از این که من توی این فکر بودم که هوا همیشه یه شکله و همینطور خشک و یه شکله. بعضی مواقع چقد مغرور میشم، فکر میکنم دیگه همه چی رو میدونم اما دریغ از این که دارم خیلی از چیزا رو از دست میدم. یعنی راه یا فرمولی برای درست کردن این طرز فکر میشه پیدا کرد؟
تبریک گفتن
اصلا تبریک گفتن حس خوبی بهم میده. مثلا امروز که به دوستام کریسمس رو تبریک گفتم با این که شناخت خاصی از این رسم و فرهنگ ندارم اما حس خوبی بهم داد. این که یک بهانه برای خوشحال بودن بین ما ایجاد بشه واقعا لذت بخشه. ولی خب به نظرم اگه تکراری بشه دیگه از چشم میوفته. هر از چند گاهی زیباست.
انیمه belle یا Ryu to Sobakasu no Hime
دیشب در حین بلاگ گردی به پست جالبی بر خوردم. « نقد انیمه Belle » که باعث شد امروز دانلودش کنم. انیمه جالبی بود. شاید کنجکاو باشین که چطور میشه دانلودش کرد، خب من هارد ساب این فیلم رو از این پست یک کانال تلگرامی دانلود کردم. یک جورایی الهام گرفته از چندین داستان بود. مثل داستانهای انیمه Sword Art Online و مخصوصا داستان دیو و دلبر که اصلا اسم شخصیت اصلی فیلم belle هست که همون دختر داستان دیو و دلبر هست.
یک قسمتش هم منو یاد انیمه Your Name انداخت که شخصیت اصلی داستان میدوه برای رسیدن به پدرش که دستور تخلیه بده و مردم از برخورد شهاب سنگ نجات پیدا کنن و بین راه میوفته و یاد اون کسی میوفته که دوسش داره و بعد کف دستش رو میبینه که جملهای نوشته.
نقاط منفی
به نظرم داستانش گنگ بود. مثلا رابطهها خیلی ضعیف شکل گرفته بودن. مثل علاقهای که دخترها به پسرها داشتن. یا رابطه با پدر و مادرش. یا این که اون شخصیت اژدها یه دفعهای اومد وسط که چی. دنبال کمک بود؟ نقاط کور مختلفی داشت به نظرم.
نقاط مثبت
به نظرم مفهوم کلی جالبی داشت. این که یه انسان گوشه گیر چطور میتونه به کمک ایدهها و تکنولوژیهای جدید شخصیت واقعی خودش رو نمایان کنه. و یا این که آخر فیلم به این درک رسید که مادرش چرا اون کار رو کرد و به مرحله درک رسید. همچنین موسیقی جذابی داشت و زیبا بود.
پست صوتی
خب راستش پست صوتی به نظرم از فلسفه برک خارج میشه و یه کم زمان بر هست و هدف از نوشتن بداهه برک نوشتن سریع و راحت افکاره و نکات مفید روز هست و وقت گذاشتن برای درست خوندن متن باعث خارج شدن سیکل روزانه نویسی و ساده نویسی میشه، پس تنها به موزیک بسنده میکنم.
از قبل8 تا نظر داشتیم!
