تشابه دنیای متن باز و وبلاگها
شاید بشه گفت همهی برنامهنویسها و متخصصان کامپیوتر امروزه با واژهی متن باز یا Open Source آشنا هستن و حتی بزرگتر از اون، امروزه همهی ما از نرم افزارهای متنباز استفاده میکنیم و جالبه بدونین بخش زیادی از اندروید به صورت متن باز منتشر شده و بسیاری از نرم افزارهای زیرساخت شبکهی جهانی یا اینترنت متن باز هستن. حتی ما هوش مصنوعیهای متن باز داریم و حتی زبانهای برنامهنویسی مثل PHP که به کمک اونها وردپرس ساخته شده.
همونطور که متوجه شدین، دنیای متن باز امروزه به شدت بزرگ و همه گیر شده اما خیلی جالبه که بدونین این همه گیری و رشد از پی یک افول و افت شدید شعله گرفته. سالها پیش حدود ۳۰ سال قبل، جنبش متن باز نفسهای آخر خودش رو میکشید و مثل ققنوسی از خاکستر خودش دوباره متولد شد و امروز بخش مهمی از دنیای ما رو تشکیل میده و حتی شاید باورتون نشه که شاید اگر این جنبش وجود نداشت تکنولوژی انقدر پیشرفت نمیکرد و همه گیر نمیشد.
متن باز یا Open Source چی هست و از کجا اومده؟ 🎒
داستان متن باز به سالها پیش یعنی دهه ۸۰ میلادی بر میگرده و حتی قبلتر از اون. اما فردی به نام ریچارد استالمن که استاد دانشگاه MIT هم بود، جنبشی به نام نرم افزار آزاد یا Free Software رو پایه گذاری کرد و افرادی که در این جنبش حضور داشتن اعتقاد داشتن که نرم افزارها نباید انحصاری باشن و همه باید بتونن کد منبع یا Source Code اون نرم افزار رو بخونن و استفاده کنن اما نتونن به اسم خودشون اون برنامه یا نرم افزار رو منتشر کنن و باید از سازنده اون نرم افزار یاد کنن و اگر برنامه رو توسعه دادن، ذکر کنن که این برنامه رو مثلا این افراد ساختن و ما از روی کار اونها برنامه رو توسعه دادیم.
این جنبش در اون سالها به خاطر همه گیر نبودن کامپیوترها و کم بودن برنامهنویسها، زیاد مشهور نشد و بیشتر در سطح آکادمیک طرفدار پیدا کرد اما آقای استالمن با توسعه نرم افزارهای مهم زیرساختی مثل کامپایلر GCC و ویرایشگر متن مشهور ایمکس، این جنبش رو بزرگ و بزرگتر کرد اما رفته رفته با ظهور شرکتهای بزرگی مثل مایکروسافت با سیستم عامل بسیار مشهور خودش یعنی ویندوز، این جنبش رو کم کم به حاشیه بردن و افراد به این اعتقاد رسیده بودن که نرم افزارهای انحصاری و پر سود مثل ویندوز راهکار بهتر و موثرتری برای تولید نرم افزار و انتشار اون هست. ( مثل حال و هوای امروز وبلاگستان که با اومدن شبکههای اجتماعی و رسانههای مختلف این اعتقاد به وجود اومد که وبلاگنویسی دیگه قدیمی شده یا دیگه به کار نمیاد ).
اما چطور ورق برگشت و دنیای متن باز همه گیر شد؟ 🃏
نرم افزار آزاد کم کم در حال محو شدن در محافل برنامه نویسها و شرکتهای نرم افزاری بود تا اینکه فردی به نام لینوس تروالدز، در سال ۱۹۹۱ سیستم عاملی به نام لینوکس رو ساخت و به صورت یک نرم افزار آزاد یا Free Software منتشر کرد تا بقیه هم بتونن در توسعه اون به صورت آزاد شرکت کنن و به راحتی از اون استفاده کنن. اینجا نقطهای بود که فعالهای جنبش نرم افزار آزاد، ابزارهای خودشون رو به این سیستم عامل اضافه کردن و این سیستم عامل به شدت قدرتمند شد و شرکتهای مختلف و برنامهنویسهای مختلف شروع به استفاده از اون کردن و کم کم با این اتفاق، انقلابی در دنیای نرم افزارها ایجاد شد و شرکتها و سرورها و تیمهای مختلف در جهان شروع به استفاده و توسعه لینوکس و نرم افزارهای آزاد کردن و اینجا بود که برای اولین بار اصطلاح متن باز یا Open Source خلق شد.
اوپن سورس چطور دنیا رو تغییر داد؟ 🌱
در این نقطه بود که متن باز یا Open Source به عنوان یک مدل صنعتی برای توسعه نرم افزار به صورت عمومی مطرح شد و شرکتها و گروههای مختلفی در جهان شروع به استفاده از این مدل برای توسعه نرم افزار خودشون کردن و بعد از اون بود که نرم افزارهای مهمی مثل وبسرور آپاچی (که بسیاری از سایتهای حال حاضر ما دارن ازش استفاده میکنن)، دیتابیس MySql که پر استفادهترین دیتابیس حال حاضر هست و زبانیهای PHP و پایتون و جاواسکریپت که از پر استفادهترین زبانهای برنامهنویسی حال حاضر هستن از این مدل برای توسعه نرم افزارهاشون استفاده کردن و آشناترین نمونه، سیستم عامل اندروید هست که با اختلاف پر استفادهترین سیستم عامل حاضر جهان هست، به صورت متن باز توسعه داده و منتشر شد.
شاید باورتون نشه اما همون مایکروسافتی که مخالف اوپن سورس بود، مجبور شد که بخش زیادی از نرم افزارهای خودش رو متن باز کنه و امروزه یکی از توسعه دهندههای تاثیرگذار در دنیای متن باز شده و بخشهای مهمی از سیستم عامل ویندوز رو هم متن باز کرده.
نتیجهگیری 📑
همونطور که در داستان دنیای متن باز دیدیم، ممکنه یک حرکت یا یک متد به نقطهی حساسی در تاریخ خودش برسه که واقعا سخت و ترسناک باشه، اما همون نقطه میتونه تبدیل به فرصتی برای تغییر رویه و ساختن راه جدیدی بشه که دنیا رو تغییر بده و همونطور که میدونین، دنیای وبلاگها با همون روند گذشته تا این نقطه به راه خودش ادامه داد و الان ما حس میکنیم دیگه در این مسیر، شرکتها سرمایه گذاری نمیکنن، سرویسهای وبلاگنویسی مثل بیان و بلاگفا دست از توسعه و پشتیبانی سرویسشون برداشتن و خیلی از وبلاگنویسها به شبکههای اجتماعی و مکانهای دیگری مهاجرت کردن.
اما همین نقطه میتونه نقطهی پرش وبلاگنویسی باشه که از رویهی قدیمی متن صرف نویسی و رسانهی تک کاناله خارج بشه و راه بهتری به عنوان رسانه و محیط تولید محتوا به مخاطب ارائه بده به شکلی که یک ویدیوی کوتاه صرف نمیتونه این عمق از محتوا و گستردگی و کیفیت رو ارائه بده.
تصور کنین که ما وبلاگهایی با محتوای صوتی، و ویدیویی و متنی متنوع با عمق و کیفیت محتوایی بالا داشته باشیم و سرویسی برای اتصال این محتوا به مخاطب مقصد داشته باشیم که بر اساس نیاز و سلیقه مخاطب محتوای متنی، ترکیبی، ویدیویی، تصویری و صوتی مورد نیازش رو ارائه بده، اینجاست که وبلاگها مثل ققنوسی درخشان، دوباره شروع به اوج گرفتن میکنن و میتونن تبدیل به مکانی ایده آل برای تولید محتوا با آزادی، گستردگی و کیفیت بالا بشن و افرادی بسیاری رو دوباره به خودشون جذب کنن.
