برک ۳۰ خرداد - اصل غلغلک درونی
تا حالا شده حس کنین یه چیزی از درون داره شما رو غلغلک میده؟ این همون حسی هست که برای دیدن یک سریال یا فیلم یا مجموعهای دارم. و این محدود به فیلم و سریال و انیمه نمیشه، در حقیقت باید بگم، کار قشنگی برای انجام دادن داشته باشم. اما خب، این حس رو بیشتر برای انیمه و سریال تجربه کردم. (اگه نمیدونین برک چیه)
مثلا یادمه روی پروژهای برای دانشگاهی کار میکردم. هر روز که ایدهها و راه حلهای جدید به ذهنم خطور میکرد، این حس غلغلک درونی رو داشتم که پس کی صبح میشه یا پس کی میرم خونه و کدش رو مینویسم و نتیجه رو میبینم. ببینم اصلا کار میکنه، چه فکر باحالی و ...
این حس رو وقتی هم که یه غذای خوشمزه، خونه منتظرمه هم داشتم (نخندین دیگه :)). وقتی که خسته هستم و میام خونه و حال پختن چیزی رو ندارم و یک دفعه یادم میاد که ماکارونی دیروز هنوز یه کمی مونده یا یه بستنی سنتی توی یخچال هست، اینجاست که دوباره حس زیبای غلغلک درونی به سراغم میاد.
اصلا به صورت خلاصه بگم که اگه این حس رو داشته باشم، اون روز خیلی سرحالم. یا میشه گفت حس باز شدن یک گره ذهنی هست. چیزی که ذهنم رو درگیر کرده و راه کارآمدی برای حلش پیدا کردم. مشکلاتی مثل بیکاری، بی غذایی، بی فیلمی، بی انیمهای و ...
حالا که اینجا رو دارین میخونین از غلغلکهای درونی خودتون بگین، دنبال یه غلغلک جدیدم.
+ راستی اینستاگرام آسمانم هم از امروز شروع به فعالیت میکنه، اونجا بیشتر میخوام عکسهای زیبایی که میبینم یا میگیرم، همراه با اطلاعرسانی پستهای جدید رو با شما به اشتراک بذارم، عکسها هم یکی از اون غلغلکهای درونیم هستن. امیدوارم در قالب این راه ارتباطی، چیزهای جدیدی از هم یاد بگیریم.
از قبل13 تا نظر داشتیم!
