برک ۲۹ فروردین - وبلاگ یک پایگاه هست
به نظر من وبلاگ یک پایگاه هست، به این معنا که یک مکان امن برای انجام فعالیت و ارجاع میتونه باشه. حال این وبلاگ میتونه به صورت شخصی میزبانی بشه (مثل داشتن یک وردپرس روی یک هاست یا صفحه گیتهاب)، یا سرویسهایی مثل بیان یا بلاگر و در سادهترین شکل خودش، یک دفترچه خاطرات باشه. در تمام این اشکال، ما قصد داریم پیامی رو ثبت کنیم که ممکنه مخاطبی داشته باشه و یا بدون مخاطب باشه. همهی اینها تراوشات ذهن ما هستند. چیزهایی که میخواهیم از چارچوب ذهنمان خارج کنیم.
نیاز ما برای انتشار آنچه که در ذهن داریم و به اشتراک گذاشتنشان، روند ساخت کاغذ، دفتر، کتاب، صوت، فیلم، وبلاگ، پادکست، فیسبوک، توییتر، اینستاگرام، تلگرام و ... رو به وجود آورد. این روند تا رسیدن به فیسبوک روند معمول و قابل تحملی بود و بعد از عصر شبکههای اجتماعی، روند انتشار سرعت زیادی به خودش گرفت. البته این موارد نسبی هستن و عصر وبلاگها هم برای کتابهای کاغذی چنین تفاوتی رو ایجاد کرد اما با این حال نیاز ما به کتاب و کاغذ همچنان پابرجا هست.
سرعت جابهجایی اطلاعات خارج شده از ذهن ما زیاد شده و به افراد بیشتری میرسه اما این بین مکان امنی برای خودمون متصور نیستیم. امروز فیسبوک آمد، فردا توییتر بعد تلگرام و بعد تیک تاک اما در این رقابت و تغییرات من به مکانی امن برای «خودم بودن» نیاز دارم.
نیازی به دیده شدن، یا پیشرفت در رقابت شغلی یا شبکه سازی و عقب نماندن از بقیه ندارم، مکانی که خیلی ساده، که تشکیل شده از افکار خودم باشه. همهی این پیشرفتها و استفاده از آنها سر جای خودش، اما من یک جایی، با شکل و شمایل و سلیقه خودم رو دارم که مکان امن من هست.
اینجا با جزئیات، تامل و سلیقه خود مینویسم و آنجا اگر نیاز به ارجاع داشته باشم، به پست وبلاگ خودم یا دوستانم ارجاع خواهم داد. به نظرم وبلاگ پایگاه امنی برای زیستن در عصر اطلاعات و ارتباطات هست.
اینترنت گردی
تا به حال به ماهیت بینایی و نور دقت کردین؟ ما همه یک جورهایی آینه هستیم. آینه تقریبا تمام طیف نور رو منعکس میکنه و ما یا اشیاء و چیزهای مختلف، طیف یا محدوده مشخصی. مثلا میگیم چه ماشین سبز رنگ قشنگی! در صورتی که اون ماشین داره تمام طیف نوری رو از خورشید یا نور مصنوعی ما میگیره و رنگ سبز قشنگ رو بر میگردونه.
همینطور در مورد افکار ما (به نظرم) این موضوع صدق میکنه. اطرافیانمون فارسی صحبت کردن و ما تکرارش کردیم. اطلاعات مختلفی در دنیا به ما منتقل میشه (یا میتابه) و این ما هستیم که اون طیف مورد علاقمون رو فیلتر کرده و به شکلهای مختلف مثل رفتار، گفتار و نوشتارمون منتقل میکنیم (رسانا هم هستیم).
اطلاعات مختلفی سرتاسر اینترنت وجود داره و من قصد دارم اطلاعاتی که برای من جالب بودن و از طیف من گذشتن رو اینجا، با شما به اشتراک بذارم، شاید نور جدیدی در شما هم شروع به تابیدن کرد.
پادکست بی پلاس
پادکست، وبلاگ یا کانال، اینها همه پایگاههایی برای انتشار افکار ما هستن و به نظرم پادکست بی پلاس یک اثر ارزشمند و مفید برای دنیای وب فارسی هست. گلچین کتابها و ارائه شالودهی مفیدی از اونها کار واقعا ارزشمندی هست که باعث ارتقاء دانش مخاطب میشه. ما معمولا حرف از خوب بودن کتابها میزنیم، اما معمولا کمتر به دنبالشون میریم و یا وقتش رو پیدا میکنیم، اما آقای بندری و گروهش، به زیبایی این کار رو انجام و ارائه دادن.
این قسمت پادکست که در یوتیوبشون هم به صورت تصویری وجود داره ولی متاسفانه مستقیما در دسترس ما نیست، در مورد یکی از رئیس جمهورهای آمریکاست. داستانی شنیدنی و تاریخی که نکات و درسهای بسیار جالب و زیبایی برای من داشت. به این فکر کردم که چطور فردی با وجود چنین بیماری سختی، ناامید نشد اما من با یک شکست ساده و شاید با چند حرف مخالف، سست بشم.
این موضوع که دنیا در آن زمان، نه فقط اروپا و آمریکا، ایران و ژاپن و چین و غیره در چه وضعی بودن و از کجا به اینجا رسیدن. این موضوعات که بحرانها برای همه هست و ما تمام دنیا نیستیم. کمک خوبی به دیدگاهم نسبت به درک زندگی کرد و اینکه آدمها بتهای موفقیت و اشتباه نیستن. آدمها تشکیل شده از اتفاقات، داستانها، خوبیها، بدیها، اشتباهات، موفقیتها و خیلی چیزا هستن.
تصویر رزولت در ذهن من بازتاب کتابهای تاریخ و پیش داوری ظاهری من از چهرهی حیلهگر یا استعمارگر این فرد بود، اما به کمک بررسی، تصاویر و سخنرانیهای گردآوری شده در این پادکست، دیدگاهم تغییر کرد و چیزهای مختلفی از این فرد یاد گرفتم. واقعا چقدر خوبه که برای مخاطبانمون اثری مفید، آموزنده، ساده و قابل فهم ارائه بدیم.
راننده اسنپ مسعود کوثری
بعضی از مواقع که بلاگ گردی میکنم، به پستهایی بر میخورم که موضوع ماندگار و به دردبخوری رو نقل میکنن. موضوع ازدواج در سنین مختلف، اهمیتهای مختلفی داره. بحث کردن و یاد گرفتن در مورد این موضوع برای من اهمیت داره و معمولا سعی میکنم اطلاعاتم رو در این زمینه بیشتر کنم و برای همین به دنبال کتابهای مختلفی در این زمینه بودم، اما روایت داستان در این پست باعث شد با یک کتاب خوب در این زمینه آشنا بشم و روایت پست به شکلی بود که با اهمیت و ارزش این کتاب هم آشنا بشم و بدانم موضوع این کتاب بیشتر مربوط به چه حوضهای میشه و حالا کنجکاوم که این کتاب رو از طریق طاقچه خریداری و مطالعه کنم.
قالبهای فرهان
اگر برنامهنویس وب باشین، و مخصوصا برنامهنویس فرانت، با نگاهی به قالبهای فرهان، به وجد میاین. ریزه کاریهایی که در این قالبها رعایت شده، واقعا زیبا و جذاب هستن. به عنوان مثال در یکی از قالبها برای لایک کرد از افکتی استفاده کرد که قلبی با یک انیمیشن زیکزاکی به بالا میره و ناپدید میشه و یا قابلیتهای کلیک در سی اس اس و یا ایجاد مودال به کمک تگهای details و summary که واقعا آموزنده هستن. اگر شما هم برنامهنویس وب هستین، مطالعه کد قالبهای فرهان، میتونه نکات باحال و جذاب زیادی رو بهتون یاد بده.
از قبل4 تا نظر داشتیم!
