postina logo پستینا منتشر شد 🎉

وبلاگ میدان جنگ است !!

گاهی اوقات وبلاگ‌ تبدیل به میدان جنگ میشه. هر نوشته، هر کامنت و هر بار چک کردن وبلاگ تبدیل به یک نبرد میان احساس خوب وبلاگنویسی و احساسات ناراحت کننده‌ی موجود در این محیط میشه. وبلاگنویس‌های خوب زیادی رو دیدم که با عشق و علاقه نوشتن و با درد و ناراحتی وبلاگ‌هاشون رو حذف کردن و با غم از این محیط رفتن. درسته منظورم جنگ میان آدم‌های سمی حاضر در محیط وبلاگستان و وبلاگنویس‌هایی هست که با دل و جان می‌نویسن و فعالیت می‌کنن اما صرف اینکه خودشون هستن و اهمیت میدن به نظر مخاطب و وبلاگنویسی رو جزوی از سبک زندگیشون می‌دونن، ناخودآگاه وارد این نبرد و جنگ ظالمانه میشن و در نهایت با جراحات سنگین و زخم‌های عمیق از این محیط دل می‌کنن.
در این پست می‌خوام در مورد این موضوع شایع و تکراری که سال‌هاست شاهدش هستم صحبت کنم و از مثال‌ها و نمونه‌هایی در این زمینه صحبت کنم و نظرات و راهکارهای خودم رو بگم و سعی کنم برای آگاهی و مبارزه با این مساله، از شما کمک بخوام تا قبل ایجاد فاجعه، جلوی این اتفاقات رو بگیریم و در این مسیر به همدیگه کمک کنیم.

آدم‌های سمی وبلاگستان چه کار می‌کنند؟ ☢️

بعضی از ما برای اینکه خود نهانمون رو ابراز کنیم، بدون نام و نشان حقیقی خودمون، شروع به ساختن و نوشتن در وبلاگ می‌کنیم، اما خیلی از مواقع به جای درک شدن، حمایت شدن و یا احترام، مورد حجمه‌ی توهین، تهمت، قضاوت و آزار یک سری افراد سمی حاضر در وبلاگستان میشیم که نه تنها به جای اینکه از این محیط برای تسکین خودمون استفاده کنیم، برعکس باعث عمیق‌تر شد درد ما میشه و این موضوع یک فرهنگ حاکم بر اون جامعه هست و چیزی نیست که بیایم و اون فرد که این کار رو می‌کنه دستگیر و مجازات کنیم. این یک درک عمومی هست که باید به وجود بیاد و یک مسئولیت اجتماعی هست که در جامعه‌ی وبلاگنویسان فارسی بهتره وجود داشته باشه، در غیر این صورت این افراد و کارهای سمی، کل وبلاگستان رو نابود خواهد کرد و تا اینجای کار هم خیلی موفق بودن.
اوایل امسال من وبلاگی با عنوان «دختر صوفی» رو دنبال می‌کردم و شیفته‌ی علاقه و ارتباطی که این وبلاگنویس با وبلاگ و محیط وبلاگنویسی برقرار کرده بود، شدم. روزی تا ۵ پست منتشر می‌کرد و از روزمرگی‌ها و موضوعاتی که ذهنش رو مشغول می‌کردن صحبت می‌کرد،‌ به خواننده‌های وبلاگش، ارزش خاصی میداد و هر روز و هر چند روز حتی، همچنان می‌نوشت و وبلاگنویسی جزوی از سبک زندگیش شده بود. اما کم کم شروع به نوشتن از آدم‌هایی کرد که کامنت‌های خصوصی سمی براش ارسال می‌کردن و به عقاید و طرز فکرش حمله می‌کردن و جوری روی این وبلاگنویس تاثیر گذاشتن که به سرحدی از تنفر رسید و تنها راه خلاصی از این شرایط و حس بدی که براش بوجود اومد رو، حذف وبلاگ و فرار از این محیط می‌دونست و در نهایت هم خرداد امسال وبلاگش رو حذف کرد و رفت.
مثال دیگری که خیلی از مواقع در ذهنم هست، وبلاگ دوست عزیزم هاتف هست. من مدت‌ها پیش بر حسب اتفاق با وبلاگ هاتف آشنا شدم و اون هم به خاطر چالش روز وبلاگستان فارسی بود و شیفته‌ی علاقه و فعالیت هاتف برای حفظ و گسترش محیط وبلاگستان شدم. اما بعد از مدتی که به وبلاگ هاتف برگشتم، دیگه خبری از اون شور و حال و فعالیتی که داشت نبود و متوجه شدم که قضیه همین آدم‌های سمی بودن. آدم‌هایی که با نقاب مخاطب و با عنوان رک بودن، تیشه به ریشه‌ی وبلاگستان فارسی زدن و خیلی از وبلاگنویس‌های خوب و فعال ما رو از این محیط متنفر و فراری کردن.
مثال دیگری که به ذهنم میاد دوست خوبم خانم سوسن جعفری هست از وبلاگ «مرا آفرید آنکه دوستم داشت». سوسن خانم برای من یک الگو در زمینه وبلاگنویسی هست. یادمه ایشون تعریف می‌کردن که سال ۸۵ یکی از این افراد سمی اومدن و کلا وبلاگشون رو زیر سوال بردن که اصلا شبیه وبلاگ نیست و خدا می‌داند که در این ۲۲ سال وبلاگنویسی ایشون، چه حملات و حرف‌هایی از این افراد سمی نشنیدن ولی با اینحال محکم و استوار همچنان با علاقه به وبلاگنویسی ادامه میدن.
مثال در این زمینه کم نیست و شما هم اگر در این مورد، افرادی رو میشناسین، از اون اتفاقات و موضوعات در کامنت‌ها برام بنویسین تا این افراد و کارهاشون و آسیب‌هایی که زدن رو بیشتر بشناسیم و با شناخت بهتری با این موضوع برخورد کنیم و کمتر در تله این افراد قرار بگیریم.

حالا به نظرت چطور در این جنگ پیروز بشیم؟ 💡

فاصله بین نقد و سمی بودن مثل راه رفتن روی لبه‌ی تیغ هست و تا این حد نقد کردن کار حساس و سختی هست، پس موقع نقد کردن دیگران باید خیلی مراقب باشیم و با خشم و از سر متفاوت بودن عقاید نمیشه نقد منصفانه و محترمانه‌ای داشت و عملا از هدف نقد که تصحیح و رشد هست تبدیل به تخریب و سم‌پاشی برای محیط میشه. پس اولین قدم نگاه به خودمون و رفتار خودمون هست. ما وقتی تفاوت نقد و تخریب رو بدونیم، ناخودآگاه مرتکب این اشتباه نمیشیم و خود به خود این اتفاقات کمتر رخ میدن اما بیشتر این اتفاقات از سمت افراد سمی و مریضی به وجود میان که با این کار لذت می‌برن و این موضوع خیلی عادی و درست هست براشون. حالا برای اینجور مواقع ما به عنوان یک وبلاگنویس بهتره که چه کارهایی انجام بدیم تا در تله‌ی این افراد نیوفتیم.

پاسخ محترمانه 🖐️

شما وقتی با این افراد و کامنت‌ها برخورد می‌کنین، بهتره که سعی نکنین به صورت صمیمانه و دوستانه مثل دیگر مخاطبین وبلاگتون، با این افراد برخورد کنین، چرا که خیلی از مواقع این افراد از در صمیمیت وارد شده و افکار سمی خودشون رو به شما منتقل می‌کنن و وقتی به خودتون میاید که دیگه مجبورید با تنفر و پرخاش با این موضوع برخورد کنید، پس بهتره که از همون اول آگاه باشین که این افراد وجود دارن و نباید با هر کسی در محیط وبلاگستان صمیمانه برخورد کرد و رسیدن به این مرحله نیازمند صرف زمان و شناخت و حضور مخاطب در محیط هست.

بی اعتنایی 🏃‍♀️

اگر بخوایم از افراد سمی بگیم، اینستاگرام سرشار از این افراد هست و اگر دقت کرده باشین، افرادی که در شبکه‌های اجتماعی بزرگ میشن و اصطلاحا اینفلوئنسر میشن، خیلی با این موضوع مواجه میشن و می‌دونین بهترین کاری که می‌کنن، چه کاریه؟ به این افراد و موضوعات توجه نمیکنن، به همین سادگی. شما وقتی هدف و مسیر وبلاگنویسی براتون مشخص هست، می‌دونین برای چی می‌نویسین و از نوشتن لذت می‌برین و با تولید محتوا رشد می‌کنین، نیازی به اهمیت دادن به افکار سمی موجود در محیط ندارین، تنها کافیه اون کامنت‌ها رو بدون خواندن مجدد حذف کنین، چون به هر حال یک بار تاجایی از هر کامنت رو ما می‌خونیم، چون مخاطبین برامون خیلی مهمن، ولی باید افراد سمی رو از مخاطبین تمایز بدیم چون اون افراد به هیچ وجه مخاطب ما نیستن و من بیشتر این افراد رو مثل زامبی‌هایی می‌بینم که میگردن و دنبال خوراک برای نابودی هستن.

ایجاد وبلاگ یا گروهی برای مقابله با این مساله 🤝

ما به عنوان جامعه وبلاگنویسان فارسی، می‌تونیم برای مقابله با این موضوع گروهی تشکیل بدیم و این موضوعات رو پیگیری و حل کنیم. اینکه یکی از ما به هر دلیل و شکلی ممکنه در تله‌ی این موضوعات قرار بگیره و اگر افرادی در محیط باشن که به وبلاگنویس کمک کنن و ازش حمایت کنن و با اون افراد مقابله کنن، به نظرم به شدت میشه به این محیط امیدوار بود و هر روز شاهد کاهش بسته شدن وبلاگ‌ها و امیدواری و شوق بیشتر حضور وبلاگنویس‌ها در محیط باشیم.

ایده‌های شما 🌱

احساس می‌کنم پست به اندازه کافی طولانی شد و شاید از حوصله خواندن خیلی از ما خارج باشه برای همین هم ازتون می‌خوام که در کامنت‌ها از ایده‌های خودتون و از تجربیات خودتون بنویسین تا برای مقابله با این مشکل آماده‌تر باشیم و کمتر شاهد از دست دادن دوست‌های وبلاگیمون به خاطر این موضوعات ناراحت کننده باشیم.

حق معنوی تصویر: Illustration by Public domain vectors on Unsplash

برچسب‌ها
چت درباره من تماس جعبه ابزارها آسمانی ساز گروه تلگرام موزیک‌ها 💙 برنامه وبلاگ TinyMCE کانال آپارات
تازه‌ترین نظرات