چرا دنیای وبلاگنویسی نیاز به شبکه ارتباطی دارد؟
گسترش شبکهی جهانی یا اینترنت و بالا رفتن جمعیت انسانهای فعال در اینترنت و در نتیجه تولید محتوای زیاد باعث شده پیدا کردن اطلاعات و رسانههای مورد نیاز و مورد علاقه سختتر و سختتر بشه. در گذشته اکثر افراد اطلاعات مورد نیاز و رسانههای مورد نیاز خودشون رو در وبلاگستان پیدا میکردن و شما در قسمت لینکدونی یک وبلاگ به وبلاگهای جذاب دیگری می رسیدین و یک شبکه بین صفحات وب وجود داشت که به کندی این ارتباط رو بین وبلاگها و صفحات و رسانهها ایجاد میکرد اما سرویسی مثل موتور جستجوی گوگل ارتباط بین صفحات وب را متحول کرد و در نهایت شبکههای اجتماعی دسترسی انسانها و صفحات و محتوا رو به کمترین زمان رسوندن.
نیاز به یافتن و دیده شدن ⭐️
شما اگر ده صفحه یا وبلاگ داشتین، پیدا کردن و لینک کردن این ده صفحه کار سادهای بود و پیدا کردن وبلاگها کار چندان سختی نبود اما امروزه با هزاران وبلاگ و صفحهی فعال در مکانهای مختلف روبرو هستیم و در عمل هر چه ارتباط کمتر باشد، گسترش فرهنگ سختتر خواهد بود و ما با شرایط امروز وبلاگستان فارسی روبرو هستیم. وبلاگهای قدیمی به دلیل کم شدن مخاطب و مشکلات سرویسهای وبلاگنویسی و از طرف دیگر، وبلاگنویسهای جدید به دلیل دیده نشدن و عدم آشنایی با این فرهنگ فکری نوشتاری به این سمت یا جذب نمیشن و یا این محیط رو ترک میکنن و اینها چیزی نیستن که ما از وبلاگنویسی میشناسیم و چشیدیم. ما شیرینی این دنیای زیبا رو چشیدیم اما امروز یک محیط تقریبا متروکه رو تحویل میدیم و این مسالهای هست که مدتهاست ذهن من رو مشغول کرده که برای حل این مساله چه باید کرد؟
نیاز به خانه امن از هراس بسته شدن سرویسهای وبلاگدهی 🏡
مدتهاست که این سوال و هراس برای ما وبلاگنویسهای سرویس بیان وجود دارد که آیا سرنوشت بلاگ بیان هم همانند میهن بلاگ و حتی بلاگفا خواهد بود؟ یا فروخته و بسته خواهد شد و یا به دست فرد نادرستی سپرده خواهد شد و در نهایت خانه امن آنلاین ما بدون دخالت و نظر ما از دست خواهد رفت؟ و بعد از آن چه؟ چطور این شبکهی مخاطبین و وبلاگها را دوباره احیاء کنیم و آیا همه چیز را باید از صفر مطلق آغاز کرد؟ و این فکرها کم کم باعث این میشود که طیف مشخصی از وبلاگنویسها از نوشتن ناامید شده و چون که راهکاری برای برون رفت از این شرایط وجود ندارد، روی به کانال تلگرامی آورده و از این محیط رخت ببندند.
نیاز به ایجاد اتحاد و یک صدا بودن برای حمایت از خواستهها 🤝
چه خواسته یا ناخواسته ما خودمان را جزو اجتماع یا قبیلهی وبلاگنویسها میدانیم و دیگر خود را یک بلاگر اینستاگرامی یا یک یوتیوبر نمیدانیم و احساس تعلق به دنیای وبلاگها و جمع وبلاگنویسها داریم. حالا یک شرکت یا گروهی که ما باعث رشد و تولید محتوا در آن سرویس شدیم مثل میهن بلاگ، بلاگفا یا بلاگ بیان، بدون توجه و در نظر گرفتن نظر این قبیله یا جامعه، تصمیم بر عدم ادامه سرویس، فروش و یا اهمیت ندادن به نظرات جامعه کرده و انگار که نه انگار وبلاگنویس وجود خارجی داشته یا اهمیتی دارد. این بی توجهی از نداشتن صدا و هم صدایی میآید. اگر اتحادی بین قبیلهی وبلاگنویسها و وبلاگستان وجود داشت، و شرکتی مثل بیان به این شکل به سوالات و نیازهای عمدهی ما پاسخ نمیداد و اکثریت وبلاگنویسهای این سرویس به اعتراض این سرویس را ترک کرده یا سرویس جایگزینی ایجاد میکردند، دیگر ما امروز نگران آینده وبلاگنویسی نبودیم و وبلاگستان به این شکل کوچک شمرده نمیشد.
اما برای پاسخ به این نیازها، چه راهکاری دارم؟ 💡
به نظر من راهکار تغییر این روند و حل این نیازها ایجاد شبکهی ارتباطی میان وبلاگها است. بلاگ بیان با الهام از شبکههای اجتماعی قسمتی به نام وبلاگهایی که دنبال میکنم را ایجاد کرد و در حقیقت یک فرایند دنبال کردن یا همان Following در شبکههای اجتماعی هست و به مخاطب کمک میکند تا به راحتی، رسانه مورد علاقه خود را دنبال کند و از طرفی هم با اعلام این دنبال کردن، از وبلاگنویس حمایت شده و به اعتبار وبلاگنویس در وبلاگستان اضافه میکند.
از طرفی وبلاگنویس با تغییر وبلاگ خود از بیان به بلاگفا یا وردپرس، جامعه مخاطبین خود را به طول کامل از دست خواهد داد اما در بستر شبکهی ارتباطی، همواره امکان تغییر سرویس وبلاگدهی وجود داشته و وبلاگها مخاطبین خود را برای همیشه حفظ خواهند کرد و هراسی برای از دست دادن مخاطبین وجود نخواهد داشت.
و در نهایت برای هم صدا بودن، افراد یک جامعه یا قبیله به مکانی مثل میدان یا فضایی برای جمع شدن نیاز دارند تا افکار و نظرات متفاوت مورد بحث و دیده شدن، قرار گرفته و به نقطهی اتحاد و هم صدایی برسیم و اکثریت جامعه بتوانند بر روی یک موضوع مطلع و متحد شوند و به عنوان مثال اقلیتهای وبلاگنویس در یک سرویس قدیمی مورد حمایت قرار بگیرن و فراموش و متروک نشوند.