معرفی و دانلود انیمیشن Anastasia 1997
انیمیشن آناستازیا یا Anastasia محصول استودیو انیمیشن fox و به کارگردانی دان بلات و گری گولدمن است که در سال 1997 میلادی در سینماهای جهان اکران شد. این انمیشن موزیکال و فانتزی با الهام از داستان واقعی یکی از اعضای خانوادهی سلطنتی روسیه تزاری است که بعد از انقلاب بلشویکی و اعدام خانواده سلطنتی، زنده مانده و شایعه زنده ماندنش در سرتاسر روسیه پراکنده شده است. این فرد شاهزاده آناستازیا، کوچکترین دختر تزار روسیه، نیکلای دوم بود.
اگر طرفدار داستانهای عاشقانه و موزیکال کلاسیک هستید، این فیلم حرفهای زیادی برای گفتن دارد. به دلیل پیشینه و شهرت بالای شرکت والت دیزنی در تولید و پخش انیمیشنهای عاشقانه شاهزادهها، بسیاری این فیلم را نیز جزوی از محصولات دیزنی میدانند، در صورتی که این فیلم محصول استودیوی انیمیشن fox است و با مقایسهی طراحی کاراکترها و ریشهی واقعی داستان متوجه تفاوتهای ساختاری محصولات این دو شرکت میشوید.
بودجهی ساخت این انیمیشن زیبا ۵۰ میلیون دلار بوده که با فروش ۱۳۹ میلیون دلاری در سرتاسر جهان، تبدیل به یکی از سودآورترین محصولات استودیوی انیمیشن فاکس تا آن زمان شد.
این فیلم نامزد دو جایزهی اسکار بهترین موسیقی فیلم و بهترین ترانه ۷۰مین دوره اهدای جوایز اسکار نیز شد. ترانهی زیبای «journey to the past» که روایت مشکلات، افکار و آرزوهای آناستازیاست.
خاطرات من با این انیمیشن
آشنایی من با این انیمیشن به اواسط دهه هشتاد بر میگردد، زمانی که نوجوانی کنجکاو بودم و در تلاش برای دیدن محتوای نادیده تا آن زمان خود بودم. آن زمانها کامپیوتر شخصی نداشتم و تنها ابزار قابل استفادهی من یک پخش کنندهی DVD ، تلویزیونی کوچک و یک پلی استیشن ۱ بود. هر چهاشنبه بعد از پایان کلاسهای مدرسه، به بازار هفتگی میرفتم تا بازیهای جدید و فیلمهای جدیدی خریداری کنم. به دلیل علاقهی بسیاری که به بازی کردن داشتم، کمتر پیش میآمد که نگاهی به قفسهی فیلمها و بیاندازم اما این بار متوجه شدم که همهی بازیهای مشهور را دیگر خریداری کردم، حال زمان دیدن فیلمها بود.
فروشنده، دیسکها را به همراه تصویری از کاور فیلم میفروخت و بعد از دقایقی به قفسهی انیمیشنها رسیدم. معمولا فروشندهها به دلیل کیفیت پایین فیلمها و فروش بیشترشان، چندین فیلم را در یک dvd رایت کرده و میفروختند. تا آن زمان من توجهی به محتوای انیمیشنهای عاشقانه نداشتم، چرا که انیمیشنهای مختلف را در تلویزیون میدیدم و دانشی در زمینهی تفاوت ژانرها نداشتم. فروشنده که مدتها بود مرا میشناخت، به من دیسکی را پیشنهاد داد که آناستازیا هم جزوی از محتوای آن بود.
شاید باورتان نشود که من برای اولین بار بوسهی عاشقانه را در این فیلم دیدم و همچنین با فرهنگ روسیه و تاریخ آن آشنا شدم. تا آن زمان به دلیل بازی کردن بسیار و بردن هم سن و سالهایم در بازیهای مختلف و سطح درسیام، بسیار به خود مغرور بودم و میپنداشتم که همه چیز را میدانم. اما این فیلمها، کتابها، داستانها و تجربیات مختلف بودند که به من نشان دادند، هر چه بدانم، همان محمدرضای نوجوان هستم و هیچ نمیدانم، تنها در توهم دانایی و خود بزرگبینی هستم. در واقع این احساسات من است که برایم تصمیم میگیرد.