چند خط ...
نمی دونم چرا انقدر حس انتظار دارم این روزا ... انگار منتظر یه چیزی هستم ... یا حس میکنم باید دنبال چیزی بگردم ...
شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشه که بعضی اسمها از خانواده میشنوین که از دنیا رفتن یا به دنیا اومد یا شکست خوردن و یا موفق شدن ... و براتون اصلا اهمیتی نداره ... یه چیزی بود که شنیدین ... برای من که اینطوره ... اما میدونین ... بعضی افراد هستن که همیشه هستن ... قشنگ توی وجودم ... چون که با اون افراد هست که من خودم رو میتونم معنا کنم و ابراز وجود کنم ... شاید یه روز به نظر از دستشون داده باشیم اما یه روزی میفهمیم که ما یکی هستیم ...
فرم جدید ارسال کامنت 👇
از قبل7 تا نظر داشتیم!

خرگوشک :)
آره...همینطوره :)
۴ مرداد ۱۳۹۶
محمدرضا ...
همینطوره ... :)
۴ مرداد ۱۳۹۶
nily ..
اوهوم...موافقم...
۴ مرداد ۱۳۹۶
محمدرضا ...
ممنون :)
۴ مرداد ۱۳۹۶
رویا رویایی
شاید:)
۴ مرداد ۱۳۹۶
محمدرضا ...
درسته ... برای همه صادق نیست :)
۴ مرداد ۱۳۹۶
خورشید جاودان
نمیدونم درسته یا غلط اما همیشه منتظر برگشت بعضی ادمها به زندگیم هستم
۶ مرداد ۱۳۹۶
محمدرضا ...
خیلی حس عجیبیه ...
۶ مرداد ۱۳۹۶
m o_o ❤❤
بله موافقم ببخشید خیلی وقت بود نبودم به وبتون سرنزدم خوش حال میشم وب منم سر بزنید
۷ مرداد ۱۳۹۶
محمدرضا ...
حتما ... :)
۷ مرداد ۱۳۹۶
Shahtot 🍇🍇🍇
قلم خوبی دارید :)من با اجازه دنبالتون کردمخوشحال میشم دنبالم کنید :)
۷ مرداد ۱۳۹۶
محمدرضا ...
مرسی ... حتما ... :)
۷ مرداد ۱۳۹۶

ناشناس
برعکس شما من دیگه حس انتظار ندارم ولی حس اینکه دنبالش میگردم و همش حس میکنم یه جایی جامونده و باید تنهاش نمیذاشتم رو دارم ،اما در مورد این حس یکی بودن باید بگم آدم گاهی دلش برای اون نیمه ی این یکنفر به قدری تنگ میشه که دیگه چیزی مهم نیست
۲۴ آذر ۱۳۹۷
محمدرضا ...
آره دوست ناشناس من ... آره ...
۲۵ آذر ۱۳۹۷