دو راهی های زندگی
همه ما توی زندگی ( مفهوم زنده بودن و ادامه دادن ) به دو راهی هایی می رسیم ( فکر کنم اون کسی که اصلا دیوانه مادرزادی هم هست به یه دو راهی میرسه ... این که به طرف حمله کنه یا نه ) . مثلا یکی از این دوراهی ها می تونه توی ایران کنکور و درس و دانشگاه باشه . درسته همه بهش شاید نرسن ولی معمول هست . هر لحظه غم و غصه و استرس که : کم خوندم ؟ کم کاری کردم ؟ چی کارا که نکردم ؟ اگه بشه ؟ اگه نشه چی ؟
حس عجیبی داره این دو راهی ها . یکی از عجیب ترین این دو راهی ها ازدواج هست . حس و حال عجیبی هست . داشتم توی ویکیپدیای فارسی در مورد ازدواج می خوندم که میگه :
ازدواج یا پیوند زناشویی پیوندی آیینیاست که طی احکام یا رسومی خاص بین زن و مرد در مذاهب و کشورهای مختلف برقرار میشود تا به تشکیل خانواده منجر گردد و میتواند منجر به زایش فرزند شود. در برخی از کشورهای جهان، ازدواج همجنسگرایان، یعنی ازدواج دو مرد یا دو زن با یکدیگر و تشکیل خانواده نیز وجود دارد.
همه قرار داد یک ملت ، یک دین ، یک کشور هست . مثل ۲۴ ساعت شبانه روز ، ۷ روز هفته ، ماه میلادی و ماه قمری و شمسی . درسته که انگار خوبه و براساس نیاز طبیعی ما سازگار و کامل به نظر میرسه اما قراردادی هست و همه جا یکسان نیست بین همه انسان ها . هر کس می تونه خوب اجراش کنه و هر کس دیگه افتضاح . یکی ازدواج میکنه و آرامش میگیره ، یکی بدبخت و نابود میشه . ( الان یکی هم میگه من هیچ کدوم نیستم ... خب اینم نظریه دیگه ... ) . یکی راهه به نظرش اشتباه ، خوبه براش ، یکی راه به نظر قشنگ و خوب براش افتضاح به بار میاره .
امیدوارم هر چیزی بود که باعث به وجود اومدن این مفاهیم شد ، مفهوم خوب و بدی که براش به وجود اومدیم رو برای ما تشریح و مشخص کنه که توی این دو راهی ها کدوم درسته و لیاقت چه چیزی رو داریم ( منظورم اینه که بر اساس هدف زندگی و وجودیمون بهش قراره برسیم ) و باید بهش برسیم .
از قبل4 تا نظر داشتیم!
