-->
دیروز بعد مدتی دوباره برف اومد. این دومین برف امسال بود که یک کم نشست و هوا واقعا سرد بود. حتی نشستن در خانه هم پر از سرما بود چه برسه رفتن به ایوان یا بالکن. من برف رو شاید زیاد دوست دارم، البته فکر نکنم افراد زیادی باشن که از برف خوششون نیاد. تا صبح نشستم و برف اومدن رو تماشا کردم. از دونههای ریز ...
امروز صبح که بیدار شدم، پشت پردهی پنجرهام صحنهی جالبی رو دیدم. ماشینهایی که یخ بسته بودن و برف روی اونها نشسته بود. زمین تقریبا سفید شده بود دریغ از این که من توی این فکر بودم که هوا همیشه یه شکله و همینطور خشک و یه شکله. بعضی مواقع چقد مغرور میشم، فکر میکنم دیگه همه چی رو میدونم اما دریغ از ...